به‌ مناسبت بیست و یک اسفند سالروز بزرگداشت نظامی گنجوی

کتابخانه عمومی عطاملک جوینی

قفسه های کتاب کتابخانه عطاملک شهر نقاب به روی همگان باز است!!!

به‌ مناسبت بیست و یک اسفند سالروز بزرگداشت نظامی گنجوی

 

به گزارش روابط عمومی اداره کتابخانه های عمومی شهرستان جوین،. ، به همت محفل ادبی «عطا ملک جوینی» نشست ادبی با محوریت بزرگداشت نظامی گنجوی شاعر پارسی گو در کتابخانه عمومی عطاملک جوینی نقاب شهرستان جوین برگزار شد.

در این نشست ایتدا خانم الهام نقابی دبیر محفل ادبی عطاملک جوینی مختصری از زندگانی نظامی گنجوی را برای حاضران شرح داد((جمال‌الدین ابومحمّد الیاس بن یوسف بن زکی بن مؤیَّد (۵۳۵ هـ. ق[۴][۵]– ۶۰۷–۶۱۲ هـ. ق) متخلص به نظامی و نامور حکیم نظامی، شاعر و داستان‌سرای ایرانی پارسی‌گوی در سده ششم هجری (دوازدهم میلادی)، که به‌عنوان صاحب سبک و پیشوای داستان‌سرایی در ادبیات پارسی شناخته شده‌است.[۱۲]آرامگاه نظامی گنجوی، در حاشیه غربی شهر گنجه قرار دارد. نظامی در زمرهٔ گویندگان توانای شعر پارسی است، که نه‌تنها دارای روش و سبکی جداگانه است، بلکه تأثیر شیوهٔ او بر شعر پارسی نیز در شاعرانِ پس از او آشکارا پیداست. نظامی از دانش‌های رایج روزگار خویش (علوم ادبی، نجوم، فلسفه، علوم اسلامی، فقه، کلام و زبان عرب) آگاهی گسترده‌ای داشته و این ویژگی از شعر او به روشنی دانسته می‌شود. روز ۲۱ اسفند در تقویم رسمی ایران روز بزرگداشت نظامی گنجوی است)) و در ادامه کتابهای«سیمای دو عاشق» اثر مریم صادقی گیوی توسط سعید فیضی،  مسئول کتابخانه؛ «صور خیال در خمسه نظامی» اثر برات زنجانی / توسط عباسعلی ره گشای استاد ادبیات برای حاضران معرفی شد.

 

در ادامه دیگر اعضای حاضر در جلسه از جمله آقای علی آریا کیا معلم و فعال فرهنگی عضو کتابخانه شعر حکایت کبک و مور از  کتاب خمسه نظامی را برای حاضران شعر خوانی کردند.

حکایت کبک و مور

کبکی به دهن گرفت موری          می‌کرد بر آن ضعیف زوری

زد قهقهه مور بیکرانی          کی کبک تو این چنین ندانی

شد کبک دری ز قهقهه سست          کاین پیشه من نه پیشه توست

چون قهقهه کرد کبک حالی          منقار زمور کرد خالی

هر قهقهه کاین چنین زند مرد          شک نه که شکوه ازو شود فرد

خنده که نه در مقام خویش است          در خورد هزار گریه بیش است

چون من ز پی عذاب و رنجم          راحت به کدام عشوه سنجم

آن پیر خری که می‌کشد بار          تا جانش هست می‌کند کار

آسودگی آنگهی پذیرد          کز زیستن چنین بمیرد

در عشق چه جای بیم تیغ است          تیغ از سر عاشقان دریغ است

عاشق ز نهیب جان نترسد          جانان طلب از جهان نترسد

چون ماه من اوفتاد در میغ          دارم سر تیغ کو سر تیغ

سر کو ز فدا دریغ باشد          شایسته تشت و تیغ باشد



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ سه شنبه 24 اسفند 1400برچسب:نظامی گنجوی، کتابخانه عطاملک جوینی، محفل ادبی، ,

] [ 8:44 ] [ ،سعید فیضی، ]

[ ]